کتابداری و اطلاع رسانی

این وبلاگ برای شما دوستان کتابدار و کلیه کسانی که به کتاب و کتابداری علاقمند هستند طراحی شده است.

کتابداری و اطلاع رسانی

این وبلاگ برای شما دوستان کتابدار و کلیه کسانی که به کتاب و کتابداری علاقمند هستند طراحی شده است.

جواد خیابانی







جواد (حاجی آقائی) خیابانی (۲۷ آبان ۱۳۴۵، کرج) تهیه‎کننده، گزارشگر و مجری برنامه‌های ورزشی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران است.

زندگی‎نامه

نام خانوادگی کامل وی جواد جاجی آقائی خیابانی می باشدوی متولد ۲۷ آبان ۱۳۴۵ در شهر کرج است. در همین شهر تحصیلات مقدماتی و متوسطه را در هنرستان بهشتی به پایان رسانید. در سال ۱۳۶۴ در رشته مهندسی متالورژی - ریخته گری - از دانشکده تربیت، دبیر فنی تهران واقع در لویزان دانش‎آموخته شد.[نیازمند منبع] سپس در سال ۱۳۶۸ به عنوان مدرس هنرستان در دروس فنی به استخدام وزارت آموزش و پرورش درآمد. دو سال نیز در هنرستان رجایی بندر عباس به عنوان معاون آموزشی (ناظم هنرستان) مشغول به کار شد.[نیازمند منبع]


در سال ۱۳۷۳ در آزمون جذب گزارشگر و مجری ورزشی تلویزیون ایران IRIB پذیرفته شد. از آن زمان تا به حال به عنوان تهیه‎کننده، گزارشگر و مجری برنامه‌های ورزشی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران کار می‌کند.[نیازمند منبع]

تولد و کودکی

در بیست و هفتم آبان ۱۳۴۵ در محله کارخانه قند کرج - کوچه شالچی - به دنیا آمد. او پنجمین فرزند از بین هشت فرزند خانواده خود می‌باشد. تا ۶ سالگی مقیم کرج بود تا اینکه در سال ۱۳۵۱ به تهران آمده و در دبستان جیحون در خیابان هاشمی دوران ابتدایی را پشت سر گذاشت. او شاگرد اول کل دبستان‌های منطقه ۱۰ آموزش و پرورش تهران شد و در آزمون دانش آموزان با استعداد در کنکور استعدادهای درخشان و نیز سنجش مدرسه آلمانی‌های قلهک شرکت کرد و در هر دو مورد قبول شد اما به خاطر محدودیت‌های مالی نتوانست ثبت نام کند و پس از ۵ سال اقامت در تهران مجددا در سال ۱۳۵۷ به کرج بازگشت تا در شهرک کارمندی وابسته به وزارت کشاورزی موسوم به شهرک نهال و بذر کرج مقیم شود. پدر او انباردار اداره اصلاح بذر کرج بود.[نیازمند منبع]

نوجوانی

از همان دوران نوجوانی به کسب درآمد پرداخت و در ۱۳ سالگی به عنوان کارگر ساده در شرکت کنسرو سازی شمشاد به کار مشغول شد. خودش در این باره می‌گوید:

در آن سال‌ها در هر ماه ۶۰۰۰ ریال حقوق می‌گرفتم که نصف آن را به مادرم می‌دادم و با بقیه پول مجلات کیهان ورزشی و دنیای ورزش را می‌خریدم تا عشق و علاقه خودم را به ورزش سیراب کنم.

در سال ۱۳۶۰ بعد از طی دوران مدرسه راهنمایی در هنرستان شهید بهشتی کرج ثبت نام کرد و در طی ۳ سال اول تحصیل در این هنرستان که در محله فرح دشت کرج قرار داشت به عنوان شاگرد اول هنرستان انتخاب شد اما در سال چهارم به خاطر حضور فراوان در مسابقات ورزشی مدارس کاملا از درس عقب افتاد و حتی معدل دیپلم خود را تا نمره ۱۵ تنزل داد. او در سال ۱۳۶۴ در کنکور سراسری رشته ریاضی فیزیک شرکت کرد اما نتیجه خوبی نگرفت و در رشته فوق دیپلم ریخته گری در آموزشکده انقلا ب اسلامی لویزان پذیرفته شد. وقتی نتایج کنکور اعلام شد او از تهران دور بود زیرا برای کار به بندر عباس رفته بود و به عنوان باربر در اسکله بندر عباس و مدتی هم در منطقه چابهار کار می‌کرد. خودش در این باره می‌گوید:

من از کودکی و نوجوانی کار کردن را دوست داشتم و در استادیوم‌ها بستنی و ساندویچ می‌فروختم حتی مقواهای اضافی را جمع آوری می‌کردم و با آنهانوعی کلاه یا آفتاب گیر می‌ساختم ودر استادیوم‌ها به تماشاگران می‌فروختم تا هزینه تحصیل خودم را تامین کنم و بعدها در دوران جوانی به دوختن پرچم‌های قرمز و آبی و نارنجی (برای تیم آرارات) اقدام کردم و همزمان در انبار بوجاری اداره اصلاح بذر کرج به کارگری مشغول شدم زیرا احساس می‌کرم کار کردن جوهره مرد است و این را افتخار خودم می‌دانم که همیشه روی پای خودم ایستاده‌ام.

[نیازمند منبع]

جوانی

او در سال ۱۳۶۷ از دانشکده تربیت دبیر فنی تهران(نام فعلی آموزشکده لویزان) فارغ التحصیل شد و در هنرستان توحید تهران به تدریس علوم و دروس فنی پرداخت ودر حین تدریس تحصیلات خود را تا درجه مهندسی مواد ادامه داد. در سال ۱۳۶۹ مجددا به بندر عباس رفت و این بار به عنوان معاون هنرستان رجایی این شهر و نیز دبیر شیمی مشغول به کار شد. در حین فعالیت در هنرستان بندر عباس در کنکور سراسری رشته هنر (مرحله اول) شرکت کرد و با رتبه ۹ (نهم) در کنکور سال ۱۳۷۰ پذیرفته شد اما در مرحله دوم کنکور به خاطر مشکلات شخصی شرکت نکرد و برای بار سوم در طی زندگی خود به کرج بازگشت تا کار در هنرستان توحید را ادامه دهد.[نیازمند منبع]

خانواده

جواد خیابانی در بیست و سوم اردیبهشت ۱۳۷۴ ازدواج کرد و یک فرزند دختر به نام نگار، ۱۲ ساله دارد.[نیازمند منبع]

فعالیت‎های ورزش

او به خاطر بیماری فلج اطفال که در سال ۱۳۴۸ به آن دچار شده بود مشکلات حرکتی زیادی داشت که هنوز هم از آن رنج می‌برد اما با این وجود در مسابقات دوچرخه سواری آموزشگاه‌های ایران در سال ۱۳۶۲ قهرمان جاده شد. در سال‌های ۶۲ - ۶۳ و ۶۴ بک چپ و دروازه بان تیم هنرستان و تیم منخب آموزشگاههای کرج بود. در سال ۱۳۶۶ در المپیک دانشجویان ایران در شیراز شرکت کرد. در آن مسابقات او هم عضو تیم بسکتبال و هم تیم فوتبال منتخب دانشکده‌های فنی و مهندسی تهران بود که به مقام پنجم ایران در رشته فوتبال دست یافت و در همان سال به اردوی تیم ملی دانشجویان ایران دعوت شد. این اردو هرگز تشکیل نشد زیرا در آن زمان ورزش دانشگاهی چندان فعالیت مهمی نداشت.[نیازمند منبع]

فعالیت در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران

در سال ۱۳۷۲ در برنامه‌ای به نام آنچه شما خواسته‌اید شرکت کرد. این برنامه مخصوص کسانی بود که دوست داشتند تا مسابقات ورزشی را گزارش کنند. او در این برنامه به عنوان اولین نفر برگزیده شد و در طی چند هفته به عنوان گزارشگر ثابت همان برنامه کار خود در تلویزیون را آغاز کرد و رفته رفته در سایر برنامه‌های ورزشی تلویزیون نیز حضور پیدا کرد. در زمان جام جهانی فوتبال در سال ۱۹۹۴ قرار بود به عنوان گزارشگر حضور داشته باشد اما به خاطر تغییر مدیریت وآغاز به کار شبکه سوم سیما از حضور در جام جهانی منع شد. پس از تاسیس شبکه سوم سیما نیز به مدت یک سال در مراحل آزمون و تایید نهایی باقی ماند تا اینکه برای اولین بار در سال ۱۳۷۴ مسابقه فوتبال پرسپولیس با کشاورز تهران را به صورت کامل و زنده گزارش کرد. قبل از آن بیشتر در چند مسابقه به صورت چند دقیقه‌ای کوتاه در کنار گزارشگرانی چون بهرام شفیع، عباس بهروان، محمدرضا کیانوش و اسکندر کوتی کار کرده بود.[نیازمند منبع]

برنامه‌های تلویزیونی

جواد خیابانی از سال ۱۳۷۳ تا به حال در بیش از ۴۰ برنامه مختلف به عنوان تهیه کننده شرکت داشته که برخی از آنها فهرست شده‌است.[نیازمند منبع]

  1. معرفی ورزش‌ها، سال ۱۳۷۳- شبکه سوم سیما
  2. ایران در جام جهانی، ۱۳۷۵ - شبکه اول سیما
  3. جام ملت‌های آسیا، ۱۳۷۶ - شبکه سوم سیما
  4. دیدار، شبکه تهران
  5. ما، شما، ورزش - شبکه سوم
  6. در جستجوی ورزش - شبکه دوم
  7. آموزش فوتبال - شبکه آموزش
  8. یار دوازدهم - شبکه سوم
  9. سفر به مسابقات پارالمپیک ۲۰۰۸ پکن

جوایز و افتخارات

جواد خیابانی در سال ۱۳۷۷ موفق شد جایزه بهترین گزارشگرفوتبال صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران را دریافت نماید در سال ۱۳۷۸ نیز از سوی مجله سروش و با انتخاب خوانندگان این مجله بعد از حسین الهی قمشه‌ای به عنوان محبوب‌ترین چهره تلویزیونی در ایران دست یافت. در سال‌های ۱۳۸۴ و ۱۳۸۶ به عنوان بهترین مجری برنامه‌های ورزشی انتخاب شد.[نیازمند منبع]


مهم‌ترین سفرهای کاری[نیازمند منبع]

  1. مقدماتی قهرمانی فوتبال جوانان آسیا - ۱۹۹۶ - عربستان سعودی
  2. فینال جام قهرمانی فوتبال جوانان آسیا - ۱۹۹۶ - کره جنوبی
  3. مسابقه فوتبال ایران با استرالیا - ۱۹۹۷ - ملبورن
  4. جام جهانی فوتبال - ۱۹۹۸- فرانسه
  5. مسابقه یوونتوس - اینتر - ۱۹۹۹ - تورین
  6. المپیک سیدنی - ۲۰۰۰ - استرالیا
  7. جام بین‌المللی فوتسال دوبی - ۲۰۰۱- امارات متحده عربی
  8. المپیک آتن - ۲۰۰۴ - یونان
  9. جام جهانی فوتبال باشگاه‌ها - ۲۰۰۷ - ژاپن
  10. مسابقات پارالمپیک ۲۰۰۸ پکن
  11. مسابقات جام ملت‌های آسیا ۲۰۱۱ - قطر
  12. مسابقات پارالمپیک ۲۰۱۲ لندن

سوتی‌های گزارش

وی در طول گزارش مسابقات فوتبال اشتباهات زیادی می‌کند که بینندگان از ان بعنوان سوتی یاد می‌کنند.[۱][۱]

تدریس در دانشگاه

او پس از سه سال ترک تدریس در هنرستان مجدداً از سال ۱۳۸۱ و این بار به عنوان استاد دانشگاه جامع علمی کاربردی مشغول به آموزش وتدریس شد و در رشته نقشه کشی صنعتی و ریاضی کاربردی و علوم کاربرد مواد صنعتی تدریس می‌کند.[نیازمند منبع]

معروف‌ترین دوستان

جواد خیابانی در طی حدود ۲۰ سال سابقه تدریس در مدارس و دانشگاههای ایران شاگردان و دانشجویان سرشناسی داشته‌است که برخی از انها را که خودش نام برده فهرست شده‌است.[نیازمند منبع]


منابع

احسان علیخانی


بیوگرافی احسان علیخانی

azadnegar news 21573 1344171178 908169 In بیوگرافی احسان علیخانی به همراه عکس های جشن تولد 30 سالگیش

نام :احسان

نام خانوادگی :علیخانی

تولد : ۱۵/۸/۱۳۶۱

تحصیلات : کارشناسی در رشتهٔ مدیریت بازرگانی از دانشگاه تهران

محل تولد :تهران

0.463134001315344869 parsnaz ir بیوگرافی احسان علیخانی به همراه عکس های جشن تولد 30 سالگیش

همه ی ما احسان علیخانی را با ماه عسل‌های قابل افطارش در ماه رمضون می‌شناسیم.برنامه‌ای که همه آن‌ را با نام علی‌خانی میشناسند.برنامه‌ای که در آن‌ مخاطبانش را قبیله ماه عسلی‌ها خطاب می‌کند.فردی که در اجرا‌هایش جسور،نرم و مهمان نواز است که او را به یک مجری سوپر محبوب تبدیل کارده است.

احسان علیخانی مجری جوان، مسلط، صمیمی و پرتحرک است که در چند سال اخیر توانسته اجراهایی به یادماندنی داشته باشد. او فارغ التحصیل رشته مدیریت بازرگانی از دانشگاه تهران می باشد. دو خواهر و یک برادر دارد و خودش فرزند آخر خانواده است. مادرش پرستار بازنشسته است و به گفته خودش بهترین دوستش است.

او در دفتر یکی از فیلمسازان به عنوان یکی از اعضای گروه صحنه و دستیار کارگردان فعالیتش را آغاز کرد، سپس به تلویزیون وارد شد و به ساخت کارهای تبلیغاتی، تیزر سازی و مستند های کوتاه مشغول شد. اولین‌بار در برنامه تلویزیونی «پسرهای ایرونی» به عنوان مجری، جلوی دوربین رفت و بعد از اجرای برنامه «جزر و مد» با «ماه‌ عسل» یک چهره شد. او در برنامه تحویل سال ۱۳۹۰ یک ماراتن اجرای ۱۱ ساعته داشت و توانست این اجرا را به تجربه‌ای متفاوت برای بینندگان تلویزیونی بدل کند.

2 www.bahseazad.ir  بیوگرافی احسان علیخانی به همراه عکس های جشن تولد 30 سالگیش

احسان علیخانی در طول فعالیت خود اجراهایی مانند صبح آمد، باران به روایت دیگر، ماه عسل… ، کارگردانی کارهایی مانند محرمانه، آمد نوبهار، سامی یوسف… و تهیه کنندگی برنامه هایی مانند محرمانه، شیخ بهایی، نور بالا و ماه عسل را برعهده داشته است.

برنامه ماه عسل سال‌ها در ماه های رمضان با اجرای احسان علیخانی روی آنتن رفته و مخاطبان بسیاری را پای خود نشانده، اما سال ۱۳۸۹ بنابه دلایلی شبکه سه از حسن جوهرچی برای اجرای برنامه دعوت کرد و همین امر موجب شد ماه عسل بسیاری از مخاطبان خود را از دست بدهد. علیخانی نیز در مدتی که با شبکه سه همکاری نداشت در شبکه جهانی جام جم برنامه اجرا می‌کرد و با اجرای ویژه برنامه این شبکه در تحویل سال، توجه بسیاری از ایرانیان خارج از کشور را به این برنامه جلب کرد.

132035 193 بیوگرافی احسان علیخانی به همراه عکس های جشن تولد 30 سالگیش

امسال قبیله ی ماه عسلی‌ها بعد از جنجال‌های فراوان و رفت و آمد‌ها دوباره امسال میتوانند این برنامه را با اجرای دوباره علی‌ خانی ببینند.

bqoz08hb610y6df65n35 بیوگرافی احسان علیخانی به همراه عکس های جشن تولد 30 سالگیش

فعالیت های احسان از تولد تا کنون:

•    در دوران مدرسه درسخوان اما شیطون – برای مهار شیطنت مدیر مدرسه او را مبصر کلاس کرد

 

•    در دورا ن دبیرستان ا سال در تیم نوجوان پرسپولیس و ۱ سال سایپا بازی کرد و بعلت ۳ بار شکستگی پا دیگر قادربه بازی در چمن نبود و سراغ فوتسال و تنیس رفت

 

•    برپا کننده جشن ها و مراسم مدرسه در دبیرستان و اجرای تئاتر

 

•    سال ۱۳۷۹ با رتبه ۷۷۰ با رشته مدیریت بازرگانی وارد دانشگاه تهران شد

 

•    در سال ۷۹ با دستیاری کارگردانی در سریال ها و فیلم های سینمایی وارد کار هنری شد

 

مثل پرونده های مجهول – بهشت آبی – هفت ترانه

•    سال ۸۱ بعنوان کارگردان آیتم وارد شبکه ۱ شد

•    سال ۸۲ خیلی اتفاقی جلوی دوربین رفت و اجرا را شروع کرد

•    برنامه های نظیر قله های افتخار – صبح بخیر ایران – باشگاه مهرورزان – ایران ما – پسرای ایرونی

•    سال ۸۳ به شبکه ۳ رقت با برنامه صبح آمد – مسابقه رباط ها

•    سال ۸۴ جزر و مد – سال ۸۵ جزر و مد

•    کارگردانی ۲ دوره جشن قهرمان قهرمانان

•    کارگردانی ۲ دوره جشن سالگرد شبکه ۳

•    تهیه کننده برنامه های محرمانه – عطر بارون – مثل هیچکس – نور بالا

ماه عسل های محبوب ۸۶ ، ۸۸ ، ۹۰

•    کارگردانی مستندهای شیخ بهایی – المپیاد فیزیک اصفهان

•    تهیه کننده ویژه برنامه تحویل سال ۸۷ ، ۸۹ ، ۹۰ ،۹

عادل فردوسی پور


عادل فردوسی‌پور

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
عادل فردوسی‌پور

فردوسی‌پور در حال تدریس در دانشگاه صنعتی شریف
زادروز ۱۰ مهر ۱۳۵۳
تهران
ملیت Flag of Iran.svg ایران
تابعیت جمهوری اسلامی ایران
تحصیلات کارشناسی ارشد در رشتهٔ مهندسی صنایع
از دانشگاه دانشگاه صنعتی شریف
پیشه روزنامه‌نگار، مترجم، تهیه‌کننده، مجری تلویزیونی، گزارشگر فوتبال، مدرس دانشگاه
سال‌های فعالیت از ۱۳۷۲ (روزنامه‌نگار)
از ۱۳۷۳ (گزارشگر فوتبال)
شناخته‌شده برای مجری برنامهٔ برنامهٔ ۹۰
شهر خانگی تهران، شهرک غرب
برنامه(ها)ی تلویزیونی برنامهٔ ۹۰ از شبکهٔ ۳ سیما فوتبال 120 از شبکهٔ ورزش سیما
دین اسلام
مذهب تشیع

عادل فردوسی‌پور (زاده ۱۰ مهر ۱۳۵۳ در تهران) روزنامه‌نگار، مترجم، مدرس دانشگاه، تهیه‌کننده، مجری تلویزیونی و گزارشگر فوتبال اهل ایران است.[۱]وی اصالتا اهل شهر رفسنجان در استان کرمان است. او دارای مدرک کارشناسی ارشد مهندسی صنایع از دانشگاه صنعتی شریف است.

او پایه‌گذار، تهیه‌کننده و مجری برنامهٔ ۹۰ که از شبکه ۳ سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش می‌شود نیز هست. در سال ۲۰۰۹، هفته‌نامۀ نیوزویک او را در فهرست پرقدرت‌ترین افراد در ایران در ردۀ نوزدهم جای داد.[۲] مجله ورلد ساکر به او لقب «جان ماتسن ایران» داده‌است.[۳]

زندگی

عادل در دهمین روز مهر ماه ۱۳۵۳ در محله گیشای تهران زاده شد. [۴]

تحصیل

عادل دوران دبستان را در مدرسهٔ ذوقی گذراند و با وجود علاقهٔ بسیارش به فوتبال از درسش دور نشد و دیپلم خود را از دبیرستان البرز با معدل ممتاز گرفت. سرانجام در رشتهٔ مهندسی صنایع دانشگاه صنعتی شریف پذیرفته شد و تحصیلات خود را در همین رشته و دانشگاه تا مقطع کارشناسی ارشد ادامه داد.[۱] او در حال حاضر دانشجوی دکترای مدیریت رسانه دانشگاه تهران است. عنوان پایان‎نامه کارشناسی ارشد او «پیش‎بینی نتایج مسابقات فوتبال با استفاده از تحلیل‎های رگرسیونی» بود.[۵] وی همچنین به تدریس درس زبان انگلیسی تخصصی صنایع و زبان انگلیسی عمومی در مرکز زبان همین دانشگاه پرداخته‌است. (رجوع شود به صفحه ۱۲۸ از این فایل که برنامه درسی دروس دانشگاه شریف است.)

کار رسانه‌ای

روزنامه‌نگاری

او کار رسانه‌ای خود را در سال ۱۳۷۲، با روزنامه‌نگاری در روزنامه ابرار ورزشی به سردبیری اردشیر لارودی آغاز کرد. وی در آن زمان، دانشجوی سال سوم کارشناسی بود[۴] و در بخش ترجمه صفحه فوتبال خارجی کار می‌کرد.[۱] او پس از قبولی در آزمون گزارشگری صدا و سیما، کمی از روزنامه‌نگاری فاصله گرفت،[۴] اما پس از مدتی با مجله سروش جوان، مجله همشهری جوان و روزنامه جام‌جم به همکاری پرداخت.[۱] او برای مجله ورلدساکر نیز مطلب می‌نویسد.[۱][۳][۶]

گزارشگری

او در پایان سال ۱۳۷۳ پس از چندین بار آزمون به صدا و سیما راه یافت و در ابتدا به گزارش برنامه منتخب ورزشی (برنامه‌ای آرشیوی از شبکه سوم سیما که در نیمه شب پخش می‌شود) می‌پرداخت. فردوسی پور کم کم پیشرفت کرد و توانست بازی‌های بهتری را گزارش کند. او پس از گزارش‌های خوبش در جام جهانی ۹۸، توانست خود را به همه بشناساند و از آن پس بود که به عنوان گزارشگر بازی‌های زنده و مهم انتخاب شد. در آن زمان که تلفظ نادرست نام‌های خارجی در گزارش‌های فوتبال صدا و سیما زیاد اتفاق می‌افتاد، او از معدود گزارشگران مسلط به زبان‌های خارجی بود.

او در مراسم اهدای توپ طلای فوتبال ایران نیز جایزهٔ بهترین گزارشگر را از افشین قطبی دریافت کرد.[۷]

برنامه ۹۰

نوشتار اصلی: برنامه نود

برنامه نود، نام برنامهٔ زنده‌ای است که دوشنبه شب هر هفته از شبکه ۳ سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش می‌شود. عادل فردوسی پور، بنیان‌گذار این برنامه بوده و نقش مجری و تهیه کنندهٔ آن را به عهده دارد. موضوع این برنامه دربارهٔ فوتبال ایران است.

نمایش

فردوسی‌پور در سال ۱۳۸۴ با گروه اجرایی نمایش «فنز» به نویسندگی و کارگردانی محمد رحمانیان همکاری داشت. او در این نمایش صداپیشه یک گزارشگر فوتبال بود. نمایش فنز درباره یک خانواده انگلیسی بود که همگی از طرفداران متعصب تیم منچستر یونایتد بودند. پرویز پرستویی، ترانه علیدوستی، حبیب رضایی، مهتاب نصیرپور و احمد مهران‌فر نیز در این نمایش حاضر بودند.[۸]

ترجمه

فردوسی‌پور سال‌ها پس از تجربه ترجمه در روزنامه ابرار ورزشی، در سال ۱۳۸۸ قراردادی را برای ترجمه کتاب فوتبال در برابر دشمن که درونمایه‌ای فوتبالی-سیاسی دارد با نشر چشمه امضاء کرد[۱]. سایمون کوپر، نویسنده سرشناس فاینانشیال تایمز و خالق اثر فوتبال علیه دشمن چاپ این کتاب را یک سرقت ادبی خوانده‌است. وی در نوشته خود آورده‌است:«می‌خواستم بروم تهران و شخصا با این سارقین ادبی برخورد کنم...»

کتاب دوم فردوسی پور، «کتاب جامع فوتبال» نام دارد که دانشنامه‌ای ۴۰۰ صفحه‌ای و تمام رنگی در مورد فوتبال است. این کتاب ترجمه کتاب «The Football Book» است که برای اولین بار در سال ۲۰۰۸ در انگلستان منتشر شد. کتاب جامع فوتبال در اردیبهشت ۱۳۹۱ و در بیست و پنجمین نمایشگاه کتاب رونمایی شد. ناشر این کتاب نشر بهشت می‌باشد. [۱]

صداگذاری بازی‌های رایانه‌ای

فردوسی‌پور تعدادی از سری بازی‌های فوتبال تکاملی حرفه‌ای و فیفا را به زبان فارسی گزارش کرده‌است.[۹]

فردوسی پور و زلزله آذربایجان

در آغاز اولین برنامه نود بعد از وقوع زمین‌لرزه‌های آذربایجان شرقی (۱۳۹۱) عادل فردوسی پور نظر سنجی برنامه را باتوجه به این حادثه که منجر به کشته شدن و آسیب دیدن شماری از هموطنانمان شده بود، به ابراز هم دردی با هموطنانمان اختصاص داد."به احترام قربانیان زلزله اخیر یک پیام بدون متن بفرستید" فردوسی پور این گونه از ورزش دوستان خواست که با زلزله‌زدگان آذربایجان ابراز هم دردی کنند.[۱۰]

پیوند به بیرون

جستجو در ویکی‌گفتاورد مجموعه‌ای از گفتاوردهای مربوط به عادل فردوسی‌پور در ویکی‌گفتاورد موجود است.

علت عجیب دندان درد یک پسر 17 ساله

علت عجیب دندان درد یک پسر 17 ساله
پزشکان بیمارستان بمبئی 232 دندان را که نوعی از تومور در دهان نوجوان 17 ساله بود را به روش سنتی کشیدند
    



 

به گزارش سرویس علمی جام نیوز به نقل از فارس، یک جوان 17 ساله هندی به نام «آشیک گاوائی» حدود 18 ماه قبل از درد دندان شکایت داشت؛ نزد دکتر روستایی که در آن ساکن بود رفت اما پزشکان روستایی قادر به پیدا کردن مشکل او نبودند و آشیک را به بیمارستان JJ در بمبئی برای آزمایش‌های گسترده‌تر فرستادند.

 

پس از معاینه پزشکان بمبئی متوجه ده‌ها دندان کوچک در لثه وی شدند؛ بعد از جراحی دندان‌های بسیار ریزی که شبیه به مروارید بودند را در دهان پسر مشاهده کردند؛ در واقع این دندان‌های کوچک تومورهای خوش خیم به اندازه دانه بودند.

 

مدیر گروه دندانپزشکی بیمارستان بمبئی پس از عمل جراحی گفت: این نوجوان در واقع از درد ادونتوما یک شکل از بافت تومور دندان که یک بیماری نادر است رنج می‌برد.

پزشکان در این عمل جراحی 232 دندان را به روشی سنتی از دهان آشیک خارج کردند.

 

 

بهار که بیاید پروانه ات می شوم.


نگاهی به چهار مجموعه شعر دخترانه؛

بهار که بیاید، پروانه ات می‌شوم

گروه هنر- سوسن وفایی - دخترهای نوجوان و جوان دهه شصتی خوب می‌فهمند، درباره چه چیزی حرف می‌زنم.آن سالها بیشتر دختران یک دفتر قشنگ و رنگی رنگی با طرح‌های رمانتیک داشتند که اسمش دفتر خاطرات بود، ...

اما کمتر توی آن خاطره می‌نوشتند .معمولاً پر بود از متن‌های ادبی احساسی و شعرهای کوتاه و بلندی که از این طرف و آن طرف جمع کرده بودند یا دوستان و همکلاسی‌هایشان برای آنها به یادگار نوشته بودند.
شاعران خوش شانسی که سروده‌هایشان زینت بخش این دفترها بود، اغلب شاعرانی بودند که سروده هایی لطیف با زبانی ساده و به دور از پیچیدگی داشتند، حمید مصدق، مهدی سهیلی، فریدون مشیری و سهراب سپهری و ...
ما، دختران آن سالها بودیم... پر از دغدغه‌های تلخ و شیرین جوانی، شعرهای لطیف و پر از حس دلتنگی، تنهایی، عشق، جدایی، اندوه و شادمانی این شاعران را با علاقه می‌خواندیم و به خاطر می‌سپردیم و به واقع با آنها زندگی می‌کردیم.
اما دختران جوان این روزها، شاید خیلی خوش شانس تر از ما باشند .از این جهت که ناشرانی هستند که با آگاهی از این نیاز، دست به انتشار کتابهایی ویژه برای آنها زده اند.کتابهایی که شاید بتواند با احساسات و عواطف و افکار آنها همراه و همگام شود و شعرهایی که بتوانند آنها را در خلوت تنهایی خود زمزمه کنند.هرچند دیگر امروز از آن دفترهای خاطرات کاغذی، خبری نیست و پیامک‌ها ، تبلت‌ها و نوت بوک‌های پیشرفته ...جای آن را گرفته‌اند.
سال 1391 نشر چکه با همکاری انتشارات شهر قلم، چهار مجموعه شعر از چهار شاعر زن شاعر منتشر کرد.کتاب‌هایی که تلاش شده بود هم به لحاظ شکل ظاهری و هم به لحاظ محتوا و درونمایه اشعار، مطابق ذوق و پسند دختران جوان باشد.
از لب برکه ها(مژگان عباسلو)، دختری به زیبایی روباهی که ترسیده باشد(هدی حدادی)، اگر زن نبودم، قطار بودم (حدیث لزر غلامی) و بی تویی (انسیه موسویان) نام این چهار مجموعه است که در قطع خشتی کوچک، با طرح جلدی ویژه، نوع کاغذ و صفحه آرایی متفاوت و زیبا روانه بازار شده‌اند.
اگرچه چهار شاعر متفاوت، سراینده این شعرها هستند، اما ویژگی‌های مشترکی را در هر چهار مجموعه می‌توان یافت که به برخی از آنها اشاره می‌کنیم:
اولین و شاخص ترین ویژگی این شعرها، حضور پر رنگ عناصر رایج زندگی است که با توجه به جنسیت شاعران آن کاملاً طبیعی به نظر می‌رسد.آنچه شعرها را زیبا کرده است، کاربرد شاعرانه سرایندگان از این عناصر طبیعی و جاری در زندگی زنانه و دخترانه است.
عنصر عاطفه و احساس نیز عنصر غالب در بیشتر شعرهای این مجموعه است که حاصل گفت و گوی سراینده با یک «تو»ی غایب است.
شاید عده ای حضور پر رنگ عنصر عاطفه را به این شکل، در شعر نپسندند و حتی آن را نقطه ضعفی برای این شعرها محسوب کنند، اما حقیقت این است که مخاطب این شعرها، یعنی دختران جوان، به لحاظ ویژگی‌های خاص دوره سنی که در آن قرار دارند، به چنین شعرهایی علاقه ی بیشتری دارند.
البته این بدان معنا نیست که شاعران در این کتاب‌ها از عنصر اندیشه غافل بوده‌اند؛ شعرهای اندیشمندانه موفقی هم در این مجموعه وجود دارد، اما عنصر غالب، احساس و عاطفه است.عواطفی که گاه از محدوده دنیای شخصی سرایندگان اشعار، فراتر می‌رود و مخاطب هم می‌تواند در بسیاری از موارد با شاعر همذات پنداری کند.
سهل و ممتنع بودن نیز از دیگر ویژگی‌های این اشعار است.شاعران در این کتابها کمتر به سمت بازی‌های زبانی و استفاده از الفاظ پیچیده و و دور از ذهن رفته اند. بعضی از آنها آن قدر به زبان گفتار و روزانه نزدیک می‌شوند که شاید خواننده گمان کند سرودن چنین شعرهایی خیلی راحت است، حال آن که این گونه نیست.
حدیث لزر غلامی در کتاب «اگر زن نبودم قطار بودم» با مهارت، واژه‌هایی از دنیای امروز را در شعرش به کار می‌گیرد.
واژه هایی که باور نمی کنیم هرگز بتوانند شاعرانه باشند یا در شعری خوش بنشینند: آسانسور، هویج، شلغم، یخچال، پنجول، پاگرد، ساندویچ و .... او نگاه تازه و شاعرانه‌ای به زندگی و اتفاق‌های عادی و پیش پا افتاده دارد.
هدی حدادی تصویرگری تواناست و حضور رنگ و تصویر در شعرهایش کاملاً مشهود است، اما او در زبان شعرش دست نمی برد و با همان منطقی که بر زبان گفتار حاکم است، شعر می‌گوید . به نظر می‌رسد او باید وسواس و حساسیت بیشتری در زبان شعرهایش به کار گیرد.
مژگان عباسلو و انسیه موسویان پیش از این مجموعه هایی در قالب غزل و نیمایی منتشر کرده اند و طبیعی است که در این شعرها هم وسوسه موسیقی دست از سر شعرهایشان برنداشته است و بخشی از سروده هایشان در این مجموعه، در قالب نیمایی است.
عباسلو در سروده هایش به تناسب‌ها و روابط معنایی میان کلمات توجه ویژه ای دارد، هرچند گاهی این ترفندهای او خیلی رو بوده و به سادگی لو می‌رود.
شعرهای موسویان، به لحاظ گروه سنی مخاطب یکدست و هماهنگ نیست ؛ بعضی از آنها (بویژه چند چهارپاره ابتدای کتاب) مناسب نوجوانهای گروه سنی پایین تر است و بهتر بود در انتخاب شعرها به این نکته توجه بیشتری می‌شد.
با همه این حرف و حدیث ها، به نظر می‌رسد، چهار مجموعه فوق هم به لحاظ ظاهر و هم محتوا، توانسته باشند مخاطب را جذب کنند. تجربه ای که بد نیست ناشران دیگر هم با رویکردهای تازه تر و خلاقانه تر سراغ آن بروند.در پایان چهار شعر کوتاه از چهار مجموعه را می‌خوانیم:
خورشید / معنای عینک دودی را / نمی‌فهمد/ مثل من/که معنی نامه‌های بی جواب را.../ ما هر دو /از پشت کوه آمده‌ایم !
مژگان عباسلو
هنوز/ خون پرتقال / از پنجه هایت می‌چکد/ زمستان تمام می‌شود/هنوز/ بغلت/ مثل پتو/مرا پیله می‌کند/ بهار که بیاید/ پروانه ات می‌شوم.
هدی حدادی
دوستت دارم / به خاطر پاهای سبکت/ وقتی که در من می‌دوی/ و هوای خنکت/ وقتی که در تو چادر می‌زنم
حدیث لزر غلامی
به سر سبزترین صدا/ می‌خواندمت/ هر بهار .../ درخت اگر بودم !
انسیه موسویان

انتهای خبر/ قدس آنلاین / کد خبر: 231970