باز آمد بوی ماه مدرسه. نزدیک پاییز که بشوی هزار بار هم که بزرگ شده باشی، بوی دفتر و مداد و پاککن دیوانهات میکند و دلت میخواهد باز لوازم تحریر بخری و دانشآموز بشوی. اما انگار گذشته آن زمانی که فقط مداد گلی و پاک کن جوهری باب دندان بچه مدرسهایها بود. حالا آنقدر لوازم تحریر عجیب و غریب در بازار وجود دارد که دیگر کسی یادش نیست که مداد گلی اصلا چه رنگی داشت! اگر به بازار لوازم تحریر پشت مسجد جامع سری بزنید، با بورس انواع دفتر، مداد، خودکار و لوازمی که پدر و مادرها برای مدرسهایها تهیه میکنند، روبهرو میشوید. در مغازه اول مادر و بچه با همدیگر درگیر هستند. انگار مادر میخواهد هر طور شده برای پسرش دفتری که طرحهای اسلیمی دارد بخرد اما پسربچه که معلوم است تازه میخواهد برود مدرسه، زیر بار نمیرود و پشت سر هم فریاد میزند که دفتری با عکس لیونل مسی، بازیکن فوتبال آرژانتینی میخواهد. مادر حریف بچه نمیشود و دفتر 100 برگ را به قیمت 5500 تومان میخرد. از مادر میپرسیم چرا از اول این دفتر را نخریدید؟ با خستگی جواب میدهد: «یک هفته است هر روز برای خرید لوازم تحریر به این بازار میآیم. پسرم طرحهای بازیکنهای فوتبال را دوست دارد از سوی دیگر وقتی این دفترها را میخریم، مسئولان مدرسه تذکر میدهند که دفترها را جلد کنید چون باعث جلبتوجه بچههای دیگر میشود و این عکسها ایرانی نیست. یکی نیست بگوید بچه 10ساله را که نمیتوانم مجبور کنم دفتر با طرح قالی و فرش بخرد وقتی طرحهای جذابتری برای بچهها در بازار وجود دارد!»
طرحهای ایرانی طرفدار زیادی ندارد
جامدادیها با طرحهای مختلف و مدلهای کارتونی و رنگهای شبرنگ و جذاب
از در و دیوار مغازه آویزان هستند. قیمتهایشان از 10000هزار تومان شروع
میشود و تا 25000هزار تومان هم میرسد. البته فروشنده مغازه میگوید در
مناطق بالای شهر جامدادیهایی که چراغشان روشن بشود و آهنگ هم بزنند و عطری
هم باشند تا 50000هزار تومان هم قیمت دارند. سرش که خلوت میشود به
«کسبوکار» میگوید: «نمیشود گفت طرحهای ایرانی طرفدار ندارد ولی طرح
کارتونهای خارجی بیشتر متقاضی دارد. مثلا هفته پیش از صدا و سیما آمدند و
پرسیدند چرا طرحهای شکرستان و ایرانی نمیزنید، ولی از ما نپرسیدند ذائقه
بازار چیست». فروشنده میرود دو دفتر صدبرگ میآورد و دفتر فروشش را هم
باز میکند تا با مدرک و سند بگوید کدام طرحها بیشتر فروش داشته است. روی
دفتر اول عکس «پو»، شخصیت یک بازی موبایلی است و دفتر دوم عکس بازیکنهای
تیم ملی پرتغال است. میگوید: «دخترها برای دفتر با طرح «پو» خودکشی
میکنند. یک بازی دزد و پلیس هم در موبایلهاست که طرحش را روی دفترها
کشیدهاند و الان تمام کردهام و پسرها بستهای آن را میخرند. این دفتر
100 برگ است و
5500 تومان قیمت دارد. اما کسی نمیآید بگوید مثلا دفتر با طرح رستم
میخواهم یا دفتر با شکل دارا، سارا بدهید!» در مغازهاش لوازم تحریر تنوع
زیادی دارد. یک مداد استدلر عرقگیر را 4000 تومان میفروشد و مدادهای
شبرنگ دانهای 7000 تومان است. رواننویس ده رنگ را 30000هزار تومان
میفروشد و مغازه یک لحظه هم خالی نمیماند.»
مغازه بعدی دفترهایش با طرح کلاه قرمزی، پسرخاله، جیگر و در مجموع نقش
ایرانی است. بعضی از بچهها با دیدن طرح کلاهقرمزی به سمت دفترها میروند
ولی فقط نگاه میکنند اما بزرگترها این دفترها را بیشتر دوست دارند. انگار
کلاهقرمزی نوستالژی نسل گذشته است که حالا بچههایشان راهی مدرسه شدهاند
و با «بنتن» و«سیندرلا» و «باربی» بیشتر احساس قرابت دارند. مادر در حدود
300هزار تومان لوازم تحریر برای دخترش خریده است و میگوید: «برای من اول
کیفیت مهم است و بعد قیمت اهمیت دارد. دختربچهها سیندرلا را بیشتر دوست
دارند البته دارا و سارا هم میخرند ولی بیشتر به سمت لوازمی میروند که
طرحش کارتونهایی است که سیدیهایش را دارند. در ضمن نسبت به گذشته آنقدر
لوازم تحریر تنوع دارد که من هر سال از لیوان تا قمقمه آب دخترم را هم باید
دوباره بخرم چون میگویند مد بازار عوض شده و دست همدیگر میبینند و دلشان
مدل جدید میخواهد.»
فرهنگسازی برای لوازم تحریر نداریم
جلیل غفاری رهبر، رئیس اتحادیه صحافان، درباره نظارت بر طرحهای چاپ شده
روی دفترها به «کسبوکار» میگوید: «ما زیرنظر وزارت صنعت و معدن هستیم.
اتحادیه ما ده رسته دارد که یکی از رستههایش دفترسازی است. درباره مجوز
طرحهای روی دفترها تا چند سال پیش هر کار چاپی مجوز از وزارت ارشاد
میخواست. چند سالی است که مجوز نمیخواهد ولی چاپخانه باید مطمئن شود کار
چاپی ضد قوانین ارشاد نباشد. بازرسهای ارشاد هم نظارت دارند. مساله
اینجاست که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هر چند ماه نامه میزند که از بعضی
طرحها استفاده نکنید و ما هم اطلاعرسانی میکنیم که اصناف استفاده نکنند،
ولی بحث بر سر کار اقتصادی است که در کشور انجام میشود. یعنی یک
تولیدکننده بیشتر نگاهش به این موضوع است که کاری تولید بکند که حتما به
فروش برسد. از طرفی هم میگویند انواع کارتونهای خارجی در صدا و سیما پخش
میشود، چرا ما نباید طرحهایش را روی جلد دفترها بزنیم؟ این مقولهای است
که در چند سال اخیر بسیار با آن مشکل داشتهایم. باید هم نظر وزارت ارشاد
در بحث ایرانی_اسلامی رعایت شود و هم اینکه تولیدکننده بتواند صرفه
اقتصادی داشته باشد. چند سال پیش سریال جومونگ پخش شد و یک سری از
دفترسازها از آن طرحها استفاده کردند. از نظر چاپی هم مشکلی نداشتند ولی
عدهای تذکر دادند و ما هم گفتیم تولیدکننده وقتی قانونی برایش وجود
ندارد، به این سمت میرود.» رئیس اتحادیه صحافان تاکید میکند: «سال گذشته
اعلام کردند که از عکس شهدا روی جلد دفترها استفاده شود ولی بحث ما این است
که از طرحی استفاده شود که شأن و شوکت کشور هم حفظ شود. وقتی بچهها در
مدرسه بر اثر شیطنت روی عکسها نقاشی میکنند یا جلد را پاره میکنند، شأن
شهدا زیر سوال میرود و از سوی دیگر، این طرحها به سن بچه نمیخورد و در
نتیجه در مقابل آن گارد میگیرد. سازمان تبلیغات اسلامی و وزارت ارشاد
اسلامی موظف به فرهنگسازی هستند و باید به تولیدکنندهها ایدهای بدهند که
هم بحث اسلامی_ایرانی و هم بعد اقتصادی قضیه حفظ شود. متاسفانه نمیخواهند
برای تبلیغات هزینه کنند در نتیجه فقط میگویند جلوی چاپ این طرحها را
بگیرید و بعد تولیدکنندهها به شکل زیرزمینی و بیکیفیت چاپ میکنند. باید
دید چه خوراکی به تولیدکننده داده شده است تا بتواند طرح خوبی بدهد.
سازمان تبلیغات اسلامی برند «آزاده» که طرح شکرستان و... میزند را در دست
گرفته است. بزرگترین ایرادی که ما از سازمان میگیریم، این است که روی چه
مجوزی این برند انحصاری شده است درحالیکه وظیفه شما فرهنگسازی است نه
اینکه کار اقتصادی انجام بدهید. این برند به یک فردی داده شده است که مجوز
دفترسازی ندارد بلکه چاپخانه دارد. سوال این است که چرا سازمان تبلیغات
اسلامی به جای کار فرهنگی، کار اقتصادی میکند!»
لوازم تحریر چینی در بازار ایران!
جلیل غفاری رهبر، رئیس اتحادیه صحافان میگوید:« 80درصد لوازم تحریر
ایران وارداتی است. ما چند برند داخلی داریم ولی بازار در چنگ محصولات چینی
است. مخصوصا در بخش فانتزی، نه اداری، بیشتر لوازم تحریر چینی هستند.»
بچهها با خوشحالی باب اسفنجی و بنتن را به خانه میبرند. دارا و سارا
تنها پشت ویترین مغازه ماندهاند و دیگر گذشت زمانیکه: پاککنهایی ز پاکی
داشتیم / یک تراش سرخ لاکی داشتیم... .