کتابداری و اطلاع رسانی

این وبلاگ برای شما دوستان کتابدار و کلیه کسانی که به کتاب و کتابداری علاقمند هستند طراحی شده است.

کتابداری و اطلاع رسانی

این وبلاگ برای شما دوستان کتابدار و کلیه کسانی که به کتاب و کتابداری علاقمند هستند طراحی شده است.

تعریف داستان و تفاوت آن با قصه

تعریف داستان و تفاوت آن با قصه

آنچه امروز کودکان و نوجوانان به عنوان داستان مطالعه می کنند از قواعد داستان نویسی امروز تبعیت می کند؛ لذا ابتدا لازم است به تعریف داستان بپردازیم: " داستان یک سلسله وقایع حقیقی یا غیر حقیقی است که به طور زنده و آمیخته با جزئیات بیان شده باشد به نحوی که متخیله خواننده یا مستمع بتواند آن ها را آناً مجسم کند" (سی بروکس، 1353، ص 121). از این تعریف چنان بر می آید که، داستان ساخته و پرداخته ی ذهن خلاق فردی به نام نویسنده است. گرچه از واقعیت های بیرونی برداشت هایی شده است، ولی همه ی این واقعیت ها از صافی ذهن، عواطف و احساسات و پیش دانسته ها نویسنده گذشته و از پایگاه و موقعیت اجتماعی او نشأت گرفته است و با کمک ذهن خلاق خواننده و مشارکت اوست که کامل می شود. داستان های کودکان و نوجوانان نیز قائل این تعریف هستند، خواه داستان های کاملاً تخیلی و فانتزی گونه باشد یا واقعی.

در اینجا لازم است تفاوت داستان و قصه را ذکر کنیم تا مشخص شود نمی توان آنچه را امروز برای کودکان خلق می شود با ضوابط قصه های کهن سنجید. همان طور که از قصه های کهن نمی توان انتظار داشت که منطبق بر چهارچوب های داستان نویسی امروز باشد.

قصه محصول ذهنیت جمع است و خالق مشخصی ندارد و با نقل پی در پی، جمع بر روی آن اثر گذاشته اند، حال آنکه داستان محصول ذهنیت فرد است وحتی می توان از روی سبک و روش آن نویسنده اش را بازشناخت.

قصه و داستان هر دو آثار روایی هستند و به نقل رویداد ها می پردازند، ولی آنچه داستان را از قصه جدا می کند روابط علی است که بین رویدادهای مختلف آن برقرار است. حال آنکه قصه بر اساس حوادث پشت سر هم که ممکن است رابطه علت و معلولی هم بر آن ها حاکم نباشد شکل می گیرد.

شاه مرد و سپس ملکه هم مرد قصه است. شاه مرد و سپس ملکه از فرط انده مرد طرح است. ترتیب زبانی حفظ شده است، اما مفهوم علیت بر آن سایه گسترده است.....مرگ ملکه را در نظر بگیرید. در یک قصه وقتی بشنویم ملکه مرد می گوییم بعد چه پیش آمد؟ در یک طرح وقتی بشنویم ملکه مرد می پرسیم چه شد؟ این است فرق اساسی این دو جنبه ی رمان (ایرانی، 1364، ص 164).

تفاوت دیگر در قهرمان  وشخصیت است. قصه های کهن معمولاً قهرمانانی دارند که از الگوهای مشخصی پیروی می کنند و صف بین خوبی و بدی مشخص است، حال آنکه شخصیت ها در داستان دارای نوعی فردیت هستند و در اثر تحولاتی که حادث می شود تغییر می کنند، یعنی سفید سفید یا سیاه سیاه نیستند و سایه روشن و خاکستری هستند.

تفاوت دیگر در ساختمان ادبی آن هاست. ساختمان ادبی قصه معمولاً ساده بوده و تنها در آن چهارچوب ها بیان می شده و جزئیات در آن راهی نداشته و توسط گوینده به آن اضافه می شده است. حال آنکه داستان اثری مکتوب است و دست نویسنده باز است تا آن گونه که می خواهد به جزئیات بپردازد.

زبان قصه شفاهی بوده و ماهیت گفتاری دارد حال آنکه داستان به زبان ادبی نوشته می شود و تمام ملاحظات زیبایی شناسی زبان در آن به کار گرفته می شود.

یکی دیگر از تفاوت ها در زمان و مکان است. قصه های سنتی تعلق زمانی و مکانی آشکار ندارند. یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچکس نبود، جنگلی بود، قصری بود، خانه ای بودو...حال آنکه در داستان های امروزی حتی از نوع فراواقعی و فانتزی می توان نشانه های بسیاری دال بر حضور زمان و مکان را در آن مشاهده کرد.

انواع ادبیات

اشتیاق کودکان به شنیدن قصه های کهن در عصری که کودکان از نظر تربیتی در مرکز توجه قرار گرفتند سبب خلق داستان های شگفت انگیز و قصه های جن و پری نو، فانتزی ها و داستان های تخیلی علمی شد که هریک از نظر درونمایه و به کارگیری عنصر خیال و طرح، اندک تفاوت هایی با هم دارند؛ ولی همه ی آن ها داستان هستند و از ضوابط داستان نویسی امروز پیروی می کنند.

قصه های جن و پری نو محصول دوره انتقال هستند و در عین حال که ارتباط خود را با قصه های شفاهی کهن قطع نکرده اند گوشه چشمی به زمانه خود رانیز دارند، مثل بسیاری از آثار هانس کریستن اندرسن. خلق فانتزی ها مقدمه ای است برای استقلال آثار شگفت انگیز جدید با نمونه های کهن خود. فانتزی ها از تنوع موضوعی بسیاری برخوردارند و به نوعی بازسازی واقعیت در دنیای خیال به شمار می آیند و سبب پرورش تخیل کودکان و گسترده کردن چشم انداز آن ها نسبت به زندگی می شوند.

داستان های تخیلی- علمی رویکردی آینده نگر دارند و بر پایه کشفیات علمی شکل می گیرند و گروهی از متخصصان آن ها را زیر مجموعه ی فانتزی ها به شمار می آورند. مهم ترین کارکرد این آثار فراهم کردن بستری مناسبی است برای کودکان و نوجوانان تا زندگی خود را در فراگردی کاملاً تخیلی در حال و آینده تصور کنند.

این گونه آثار علاوه بر پرورش تخیل کودکان، افق فکری آن ها را گسترده تر می کند و برای آن ها زمینه ی نوعی تخیلی روانی را فراهم می آورد و به آن ها آرامش و امید می بخشد. در ارزیابی این آثار باید مثل هر داستان خوب به درونمایه، طرح، شخصیت پردازی و زبان و بیان توجه کرد. همراه شدن تصویر با این آثار ضرورت ارزیابی هنری را نیز به وجود می آورد.

منبع:ادبیات کودکان و نوجوانان و ترویج خواندن/ ثریا قزل ایاغ

بخش مرجع

بخش مرجع

بخش مرجع یکی از چهار بخش اصلی هرکتابخانه است. این بخش همراه با بخش امانت، بخش خدمات عمومی را تشکیل می دهد. ویژگی بخش خدمات عمومی ارتباط مستقیم کارکنان با مراجعه کنندگان است. چگونگی ارائه خدمات در این بخش تاثیر زیادی روی روند استفاده از منابع و خدمات کتابخانه دارد. میزان خدمات ارائه شده در این بخش و مخصوصاً شیوه بر خورد کتابداران با مراجعه کنندگان از عوامل بسیار مهم در تصمیم گیری استفاده کنندگان بالقوه و بالفعل برای بهره گیری یا عدم بهره گیری از خدمات و مابع کتابخانه است.

به طور کلی، سه عامل اطلاعات، استفاده کننده و کتابدار مرجع در فرایند مرجع دخالت مستقیم دارند. افزایش روز افزون حجم اطلاعات تولید شده باعث شده است تا افرلد بیشتری به کمک ها و خدمات مرجع احساس نیاز کنند. به قول ویلیام کتس اولین نقش کتابداران مرجع این است که نه تنها به پرسش ها پاسخ دهند بلکه پاسخ را به "نیاز خاص" فرد مراجعه کننده محدود کنند.این کار یقیناً مستلزم دانش، مهارت و تجربه کتابدار مرجع است تا بتواند پرسش و نیاز اصلی مراجعه کننده را به درستی دریابد، آن را تجزیه و تحلیل کند و سپس پاسخ آن را تعیین نماید. این ارتباط مستقیم با مراجعه کنندگان و جنب و جوش و فعالیت مستمر در بخش مرجع است که باعث شده است تا در کار در بخش مرجع گیرایی خاصی پیدا کند و با وجود اینکه گاهی کتابدار، پرسش های تکراری، پیش پا افتاده و خسته کننده می بیند، این آگاهی را دارد که پاسخ پرسش برای پرسش کننده مهم است.

خدمات مرجع از سال 1875 میلادی متداول شده است.

تعریف کتاب مرجع

کتاب هایی که گاه به گاه برای استفاده یا ارجاع به بخش خاصی از اطلاعات، نوشته می شوند. به طور معمول، این نوع کتاب ها به طور کامل خوانده نمی شوند. به طور کلی، هر کتاب می تواند کتاب مرجع نامیده شود اگر محتوای اطلاعاتی آن چنان سازمان داده شود که به آسانی قابل دسترس باشد یا به سؤالات مراجعه کنندگان پاسخ دهد.و امانت دادن آن ها معمول نیست. کتاب مرجع فاقد توالی مستمر مدخل هاست.

انواع کتاب های مرجع

واژه نامه ها، دائرة المعارف ها و مکمل های آن ها، کتاب شناشی ها، زندگی نامه ها، منابع مرجع فوری شامل کتاب های سال، سالنامه ها، دستنامه ها، دستورنامه ها، راهنماها، و منابع مرجع جغرافیایی.

منبع: بیگدلی، زاهد/ مرجع شناسی

سخنان حکمت آمیز 2

سخنان حکمت آمیز (2)

پیامبراکرم (ص):

زگهواره تا گور دانش بجوی.

برتری عالم بر عابد همچون برتری ماه شب چهارده بر ستارگان است.

به درستی که برتری عالم بر عابد همچون برتری خورشید بر سایر سیارات است.

امام باقر(ع) از پیامبر نقل می کند که فرمود:

به در ستی که برای آموزگار خوبی ها، جنبندگان زمین و ماهیان دریا و جانداران فضا و همه ی آسمانیان و زمینیان طلب مغفرت می کنند؛ وبه درستی که یاددهنده و یادگیرنده دارای پاداش یکسان اند؛ روز قیامت همچون دو اسب مسابقه، دوشادوش یکدیگر می آیند.

توصیه ی بسیار ارزشمند پیامبر اسلام(ص) به ابوذر غفاری:

ای ابوذر، به درستی که بدترین مردم در نزد خداوند در روز قیامت عالمی است که از علمش سودی نبرده است و کسی که برای جلب توجه مردم به سوی خود به دنبال تحصیل علم باشد، بوی بهشت را نخواهد چشید. بوی بهشت به مشام کسی که برای مردم فریبی در جستجوی علم باشد، نخواهد رسید. ای ابوذر، هرگاه از تو چیزی پرسیدند که پاسخ آن را نمی دانستی، پس بگو: نمی دانم، و خود را از پیامد های آن نجات ده و به چیزی که نمی دانی، فتوا نده تا از عذاب خداوند در روز قیامت نجات یابی؛ ای ابوذر، گروهی بهشتیان، از گروهی از اهل جهنم آگاه می شوند و به آن ها می گویند:" چه چیزی شما را جهنمی کرد، در حالی که ما به برکت تربیت و تعلیم شما بهشتی شدیم؟" آنان در پاسخ می گویند:" ما دیگران را به کارهای خیر فرمان می دادیم و خود به آن ها عمل نمی کردیم."

امام علی(ع):

زمانی که نزد دانشمندی نشستی، پس، بر شنیدن نسبت به گفتن حریص تر باش و خوب گوش دادن را بیاموز همان گونه که خوب گفتن را می آموزی و سخن هیچ کس را قطع نکن.

برای دانستن بپرس نه برای آزردن، که نادان آموزننده همانند داناست و دانای برون از انصاف، همانند نادان پر چون و چراست.

روایاتی در مورد خودشناسی:

" هیچ دانشی چون خودشناسی نیست."

" برترین دانش ها، خودشناشی است."

" غایت دانش، خودشناسی است."

" خودشناسی، برترین دانش هاست."

" برای نادانی انسان همین بس که نسبت به خود، نادان باشد."

.....خوشناسی مقدم بر همه ی دانش ها و معرفت های دیگر است.....

کتاب دوست شماست، پس در خواندن آن کوتاهی نکنید.

*منبع: آیین زندگی/ احمدحسین شریفی*